دستان پرمهر

ساخت وبلاگ
طرز تهیه ترحلوای شیرازیمواد لازم:شیر: یک لیترنشاسته : 5 قاشق غذاخوریآردبرنج: 1قاشق غذاخوریشکر: 10 قاشق غذاخوریگلاب : نصف لیوانزعفران: 1قاشق چایخوری (دم کنید)برای تهیه تر حلوای در ابتدا، شیر را در قابلمه تفلون یا نچسب ریخته و نشاسته وآرد برنج وگلاب را اضافه کرده وباقاشق چوبی هم می زنیم تا موادکاملا حل شود سپس روی حرارت ملایم گذاشته و حدود سی تا چهل دقیقه مرتب هم می ‌زنیم تا مخلوط غلیظ شود. زمانی که غلظت مواد به اندازه ای رسید که اگر باقاشق هم زدیم رد قاشق روی حلوا بماند، می توانیم نصف آن را در ظرف مناسبی ریخته و نیمه دیگر مواد را زعفران "دم شده "زده و حدودپنج دقیقه هم می زنیم. آن را در کنار حلوای سفید می‌ریزیم ودریخچال می گذاریم تا خنک وسفت شود بعد برش می دهیم."برای اینکه مواد به راحتی از ظرف جدا شودبهتراست که ازقبل ظرف رامرطوب کنیم"باتوجه به ذائقه شخصی افراد میزان شکر را می توانیم کمتر و یا بیشترکنیم.نوش جان ! دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 61 تاريخ : دوشنبه 21 فروردين 1402 ساعت: 7:40

زهرابدویه سری به خانم رحمانی بزن بگولیست دانش آموزان چی شد؟نرگس وفاطمه شمادوتاهم بریداسامی بچه های گروه روبنویسید."اه خانم!" - زودباشیدتازنگ تفریح نشده جواب می خواما! مریم هم نگاهی از روی مهربانی به من انداخت و با زیرکی خاصی خنده ریزی کرد و گفت : خانم من هم برم نخود سیاه های اضافی را از کلاسها جمع کنم . -ای شیطون بدو بدو ، ... هر کسی چشمهای نگران نسرین رو می دید متوجه اضطرابش می شد ، این پاو اون پا کردنش هم به سادگی نشان می داد می خوادحرفی روبگه و در گفتنش تردید داره و منتظره که تا اطرافم خلوت بشه .... نسرین را با اشاره دست جلو خوندم ... مثل اینکه تمام دنیا رو به او داده باشی در حالی که هنوز حرفی نزده چشمانش پرازاشک بود لبخند زد و سریع خودش را به من رساند . - یک هفته ای هست که خیلی گرفته ای . حس می کنم که مشکلی برات پیش اومده می تونم کمکی بهت بکنم ؟! بغضی که دست گذاشته بود روی گلویش و آن را می فشرد ترسی درچهره اش مخفی شده بود . دستش را گرفتم خیلی سرد بود و می لرزید ، به نشانه دلگرمی و اطمینان کمی دستش را فشردم و گفتم بگو و خودت را راحت کن . - خانم قول می دین به کسی نگید ؟ - لبخندی زدم و گفتم اوهوم! - از اول مهر با پسری به نام مهران آشنا شدم و با هم دوست شدیم . خیلی دوستش داشتم شبها تا دیروقت بهم اس ام اس می داد و می گفت عاشقتم و خیلی دوست دارم .همش می گفت اگه منو نبینه دیونه میشه و درباره آینده و زندگیمون می گفت ،تا اینکه دوشنبه هفته گذشته بهم گفت : بیاخونمون ، مادرم می خواد عروس آینده اش رو ببینه ... اولش کمی ترسیدم ولی مهران گفت مادرم اصرار داره ازدواج کنم اگه تو رو نبینه دختر دیگه ای را برام انتخاب می کنه .... بعدش هم خانم منم چون خیلی دوستش داشتم و ترسیدم از دستش بدم قب دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 6 تير 1401 ساعت: 0:26

زهرابدویه سری به خانم رحمانی بزن بگولیست دانش آموزان چی شد؟نرگس وفاطمه شمادوتاهم بریداسامی بچه های گروه روبنویسید. "اه خانم!" - زودباشیدتازنگ تفریح نشده جواب می خواما! مریم هم نگاهی از روی مهربانی به من انداخت و با زیرکی خاصی خنده ریزی کرد و گفت : خا دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 38 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 17:44

دختر جوان با شوق و ذوق عجیبی به من نزدیک می شد، چهره اش در نگاهی کوتاه و گذرا به نظرم آشنا آمد، حتما باید یکی از دانش آموزان دوره خدمتم باشد. "سلام خانم شیرازی، منو شناختید؟ " در اولین نگاه او را شناختم، چشمانش هنوز معصومیتش دوران ابتدایی را حفظ کرده دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 45 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 17:44

دختر جوان با شوق و ذوق عجیبی به من نزدیک می شد، چهره اش در نگاهی کوتاه و گذرا به نظرم آشنا آمد، حتما باید یکی از دانش آموزان دوره خدمتم باشد. "سلام خانم شیرازی، منو شناختید؟ " در اولین نگاه او را شناختم، چشمانش هنوز معصومیتش دوران ابتدایی را حفظ کرده بود؛ بله مینا بود وقتی او را دیدم تمام اتفاقات دوران تحصیلی مثل فیلم کوتاه از جلوی چشمانم عبور کرد. ====== از انتهای راهرو با اینکه بچه ها دوره ام کر دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : شناسنامه,قسمت, نویسنده : salammaman بازدید : 43 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:47

*همیشه  قبل از شروع  به آشپزی نام خدا رابر زبان جاری کنیم. *غذا را با عشق وعلاقه واحساس  درست کنیم بطوریکه هرکس غذاراخورد لبخند رضایت بر لبانش  بیاید. *در زمان آشپزی افکار منفی را از خود دورنموده وفقط به پختن غذا فکر کنیم . طبیعی است غذایی که با باحرارت کم وملایم پخته شودخوشمزه تر است.     + ن دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 59 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 5:48

احساس می کنم نسل امروزماکه درآستانه ازدواج کردن ومادرشدن می باشند نیازبه تجربه دیگران دارند.

براین باورم که تجربیاتی که درزمینه رفتارباهمسر،تربیت فرزندان،هنرعشق ورزیدن ،اداره منزل و...راکه درطی چندین سال زندگی درشرایط متفاوت کسب نمودم را ازاین طریق انتقال دهم.

ضمن اینکه رشته تحصیلی ام علوم تربیتی می باشد وتجربه سالهاکارمشاوره ای بادانش آموزان واولیاء داشته وتجربیات زندگی آنان رانیز با خودم دارم.

دستان پرمهر...
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 5:48

     مواد لازم: شکر 1پیمانه  خلال بادام 1  پیمانه  عسل 1قاشق غذاخوری روغن جامد 1قاشق غذاخوری سرخالی آب 3 قاشق غذاخوری خلال پسته به اندازه دلخواه طرز تهيه : شکر ،آب ،عسل وروغن راداخل ظرف ریخته وروی حرارت مي گذاریم  تا جوش بیاید وشکرحل شودسپس خلال بادام را اضافه کرده وطوری که خلالها خردنشودبهم می زن دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 5:48

 طرز تهیه مسقطی مواد لازم : نشاسته گل1پیمانه شکر 2پیمانه کره 100گرم گلاب 1پیمانه آب ا پیمانه خلال پسته وبادام وپودر نارگیل به اندازه دلخواه طرز تهیه :ابتدا نشاسته را با آب کاملا مخلوط کنید و از صافی رد کنید .سپس روی شعله متوسط قرار داده تا زمانی که به جوش آید بعداز آن شکر وکره را را اضافه کرده و دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 51 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 5:48

                                                             وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب می‌دیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم.   دستان پرمهر...ادامه مطلب
ما را در سایت دستان پرمهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salammaman بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 5:48